لغت

قزاقی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/120368888.webp
گفتن
او به من یک راز گفت.
cms/verbs-webp/80552159.webp
کار کردن
موتورسیکلت خراب است؛ دیگر کار نمی‌کند.
cms/verbs-webp/79201834.webp
وصل کردن
این پل دو محله را به هم وصل می‌کند.
cms/verbs-webp/61162540.webp
فعال کردن
دود، زنگار را فعال کرد.
cms/verbs-webp/43956783.webp
فرار کردن
گربه ما فرار کرد.
cms/verbs-webp/4706191.webp
تمرین کردن
زن یوگا تمرین می‌کند.
cms/verbs-webp/34397221.webp
فراخواندن
معلم دانش‌آموز را فرا می‌خواند.
cms/verbs-webp/115207335.webp
باز کردن
گاوصندوق با کد رمز می‌تواند باز شود.
cms/verbs-webp/97119641.webp
نقاشی کردن
ماشین آبی نقاشی می‌شود.
cms/verbs-webp/120220195.webp
فروختن
تاجران بسیار کالا می‌فروشند.
cms/verbs-webp/101709371.webp
تولید کردن
می‌توان با ربات‌ها ارزان‌تر تولید کرد.
cms/verbs-webp/117491447.webp
وابسته بودن
او نابینا است و به کمک بیرونی وابسته است.