لغت

חכה

היא מחכה לאוטובוס.

hkh

hya mhkh lavtvbvs.

انتظار کشیدن

او در انتظار اتوبوس است.

שרף

הוא שרף גפרור.

shrp

hva shrp gprvr.

سوزاندن

او یک کبریت را سوزانده است.

מנקה

העובד מנקה את החלון.

mnqh

h’evbd mnqh at hhlvn.

تمیز کردن

کارگر پنجره را تمیز می‌کند.

מרגישה

היא מרגישה את התינוק בבטן שלה.

mrgyshh

hya mrgyshh at htynvq bbtn shlh.

احساس کردن

او نوزاد در شکم خود را احساس می‌کند.

בא

לו לגלוש בא בקלות.

ba

lv lglvsh ba bqlvt.

آسان بودن

سواری بر موج برای او آسان است.

מביא

הוא מביא את החבילה למעלה במדרגות.

mbya

hva mbya at hhbylh lm’elh bmdrgvt.

بالا آوردن

او بسته را به طرف پله‌ها می‌برد.

להגן

החברים האלו תמיד רוצים להגן אחד על השני.

lhgn

hhbrym halv tmyd rvtsym lhgn ahd ’el hshny.

دفاع کردن

دو دوست همیشه می‌خواهند از یکدیگر دفاع کنند.

בנו

הם בנו הרבה ביחד.

bnv

hm bnv hrbh byhd.

ایجاد کردن

آنها با هم زیاد چیزی ایجاد کرده‌اند.

מביא

הכלב מביא את הכדור מהמים.

mbya

hklb mbya at hkdvr mhmym.

آوردن

سگ توپ را از آب می‌آورد.

חותך

הספר חותך לה את השיער.

hvtk

hspr hvtk lh at hshy’er.

بریدن

موسس موهای او را می‌برد.

הגיעה

המטוס הגיע בזמן.

hgy’eh

hmtvs hgy’e bzmn.

رسیدن

هواپیما به موقع رسیده است.

התעורר

הוא התעורר זה עתה.

ht’evrr

hva ht’evrr zh ’eth.

بیدار شدن

او تازه بیدار شده است.