لغت

مراتی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/109657074.webp
دور کردن
یک قو بقیه‌ی قوها را دور می‌زند.
cms/verbs-webp/123953850.webp
نجات دادن
پزشکان موفق شدند زندگی او را نجات دهند.
cms/verbs-webp/112407953.webp
گوش دادن
او گوش می‌دهد و یک صدا می‌شنود.
cms/verbs-webp/99602458.webp
محدود کردن
آیا باید تجارت را محدود کرد؟
cms/verbs-webp/89636007.webp
امضاء کردن
او قرارداد را امضاء کرد.
cms/verbs-webp/27564235.webp
کار کردن روی
او باید روی تمام این پرونده‌ها کار کند.
cms/verbs-webp/92612369.webp
پارک کردن
دوچرخه‌ها در مقابل خانه پارک شده‌اند.
cms/verbs-webp/99167707.webp
مست شدن
او مست شد.
cms/verbs-webp/66787660.webp
نقاشی کردن
می‌خواهم آپارتمانم را نقاشی کنم.
cms/verbs-webp/58292283.webp
خواستن
او خسارت می‌خواهد.
cms/verbs-webp/123380041.webp
اتفاق افتادن
آیا در تصادف کاری به او افتاده است؟
cms/verbs-webp/67955103.webp
خوردن
جوجه‌ها دانه‌ها را می‌خورند.