لغت

بنگالی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/120200094.webp
مخلوط کردن
تو می‌توانی یک سالاد سالم با سبزیجات مخلوط کنی.
cms/verbs-webp/60625811.webp
نابود کردن
فایل‌ها کاملاً نابود خواهند شد.
cms/verbs-webp/68212972.webp
صحبت کردن
هر که چیزی می‌داند می‌تواند در کلاس صحبت کند.
cms/verbs-webp/96748996.webp
ادامه دادن
کاروان سفر خود را ادامه می‌دهد.
cms/verbs-webp/128159501.webp
مخلوط کردن
چندین مواد خوراکی نیاز دارند تا مخلوط شوند.
cms/verbs-webp/115029752.webp
بیرون آوردن
من قبض‌ها را از کیف پولم بیرون می‌آورم.
cms/verbs-webp/100011930.webp
گفتن
او به او یک راز می‌گوید.
cms/verbs-webp/91820647.webp
برداشتن
او چیزی از یخچال بر می‌دارد.
cms/verbs-webp/80552159.webp
کار کردن
موتورسیکلت خراب است؛ دیگر کار نمی‌کند.
cms/verbs-webp/82095350.webp
هل دادن
پرستار بیمار را در ویلچر هل می‌دهد.
cms/verbs-webp/67095816.webp
با هم زندگی کردن
این دو قرار است به زودی با هم زندگی کنند.
cms/verbs-webp/91603141.webp
فرار کردن
بعضی بچه‌ها از خانه فرار می‌کنند.