لغت

بنگالی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/109588921.webp
خاموش کردن
او ساعت زنگ‌دار را خاموش می‌کند.
cms/verbs-webp/40129244.webp
بیرون رفتن
او از ماشین بیرون می‌آید.
cms/verbs-webp/71502903.webp
ورود کردن
همسایه‌های جدید در طبقه بالا ورود می‌کنند.
cms/verbs-webp/91442777.webp
روی ... قدم زدن
من نمی‌توانم با این پا روی زمین قدم بزنم.
cms/verbs-webp/82845015.webp
گزارش دادن به
همه سرنشینان به کاپیتان گزارش می‌دهند.
cms/verbs-webp/92513941.webp
ساختن
آن‌ها می‌خواستند یک عکس خنده‌دار بسازند.
cms/verbs-webp/111615154.webp
بازگرداندن
مادر دختر را به خانه باز می‌گرداند.
cms/verbs-webp/87317037.webp
بازی کردن
کودک ترجیح می‌دهد تنها بازی کند.
cms/verbs-webp/94482705.webp
ترجمه کردن
او می‌تواند بین شش زبان ترجمه کند.
cms/verbs-webp/119406546.webp
گرفتن
او یک هدیه زیبا گرفت.
cms/verbs-webp/115520617.webp
رانده شدن
یک دوچرخه‌سوار توسط یک ماشین رانده شد.
cms/verbs-webp/1502512.webp
خواندن
من بدون عینک نمی‌توانم بخوانم.