لغت

بلاروسی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/83776307.webp
حرکت کردن
برادرزاده‌ام حرکت می‌کند.
cms/verbs-webp/92266224.webp
خاموش کردن
او برق را خاموش می‌کند.
cms/verbs-webp/115224969.webp
بخشیدن
من بدهی‌های او را می‌بخشم.
cms/verbs-webp/81973029.webp
شروع کردن
آنها طلاق خود را شروع خواهند کرد.
cms/verbs-webp/57410141.webp
متوجه شدن
پسر من همیشه همه چیز را متوجه می‌شود.
cms/verbs-webp/61280800.webp
خودداری کردن
نمی‌توانم پول زیادی خرج کنم؛ باید خودداری کنم.
cms/verbs-webp/105504873.webp
خواستن ترک کردن
او می‌خواهد هتل خود را ترک کند.
cms/verbs-webp/61245658.webp
پریدن بیرون
ماهی از آب بیرون می‌پرد.
cms/verbs-webp/130938054.webp
پوشاندن
کودک خود را می‌پوشاند.
cms/verbs-webp/113248427.webp
بردن
او تلاش می‌کند در شطرنج ببرد.
cms/verbs-webp/20225657.webp
خواستن
نوعه من از من زیاد می‌خواهد.
cms/verbs-webp/110045269.webp
تکمیل کردن
او هر روز مسیر دویدنش را تکمیل می‌کند.