لغت

نروژی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/121870340.webp
دویدن
ورزشکار دو می‌زند.
cms/verbs-webp/56994174.webp
بیرون آمدن
چه چیزی از تخم بیرون می‌آید؟
cms/verbs-webp/94555716.webp
شدن
آنها تیم خوبی شده‌اند.
cms/verbs-webp/63244437.webp
پوشاندن
او صورت خود را می‌پوشاند.
cms/verbs-webp/109588921.webp
خاموش کردن
او ساعت زنگ‌دار را خاموش می‌کند.
cms/verbs-webp/124274060.webp
گذاشتن
او برای من یک قاچ نان پیتزا گذاشت.
cms/verbs-webp/122638846.webp
لال کردن
آن مفاجأت او را لال می‌کند.
cms/verbs-webp/113248427.webp
بردن
او تلاش می‌کند در شطرنج ببرد.
cms/verbs-webp/118780425.webp
چشیدن
سرآشپز سوپ را چشیده است.
cms/verbs-webp/61280800.webp
خودداری کردن
نمی‌توانم پول زیادی خرج کنم؛ باید خودداری کنم.
cms/verbs-webp/97784592.webp
توجه کردن
باید به علایم جاده توجه کرد.
cms/verbs-webp/109109730.webp
تحویل دادن
سگ من یک کبوتر به من تحویل داد.