لغت

هلندی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/115847180.webp
کمک کردن
همه به نصب چادر کمک می‌کنند.
cms/verbs-webp/100011930.webp
گفتن
او به او یک راز می‌گوید.
cms/verbs-webp/112755134.webp
زنگ زدن
او فقط در وقت ناهار می‌تواند زنگ بزند.
cms/verbs-webp/111750432.webp
آویختن
هر دو بر روی شاخ آویخته‌اند.
cms/verbs-webp/47969540.webp
نابینا شدن
مردی با نشان‌ها نابینا شده است.
cms/verbs-webp/96061755.webp
خدمت کردن
آشپز امروز خودش به ما خدمت می‌کند.
cms/verbs-webp/80060417.webp
دور کردن
او با اتومبیلش دور می‌زند.
cms/verbs-webp/125116470.webp
اعتماد کردن
ما همه به یکدیگر اعتماد داریم.
cms/verbs-webp/44518719.webp
قدم زدن
نباید از این مسیر قدم زد.
cms/verbs-webp/117953809.webp
تحمل کردن
او نمی‌تواند آواز خوانی را تحمل کند.
cms/verbs-webp/106725666.webp
بررسی کردن
او بررسی می‌کند که چه کسی در آنجا زندگی می‌کند.
cms/verbs-webp/120624757.webp
قدم زدن
او دوست دارد در جنگل قدم بزند.