لغت

بلغاری – تمرین افعال

cms/verbs-webp/130814457.webp
اضافه کردن
او بعضی شیر به قهوه اضافه می‌کند.
cms/verbs-webp/98561398.webp
مخلوط کردن
نقاش رنگ‌ها را مخلوط می‌کند.
cms/verbs-webp/81885081.webp
سوزاندن
او یک کبریت را سوزانده است.
cms/verbs-webp/106088706.webp
ایستادن
او دیگر نمی‌تواند به تنهایی بایستد.
cms/verbs-webp/119425480.webp
فکر کردن
در شطرنج باید خیلی فکر کنید.
cms/verbs-webp/93393807.webp
اتفاق افتادن
در خواب چیزهای عجیبی اتفاق می‌افتد.
cms/verbs-webp/96628863.webp
ذخیره کردن
دختر در حال ذخیره کردن پول جیبی خود است.
cms/verbs-webp/116166076.webp
پرداخت کردن
او با کارت اعتباری آنلاین پرداخت می‌کند.
cms/verbs-webp/124320643.webp
سخت یافتن
هر دوی آن‌ها وداع گفتن را سخت می‌یابند.
cms/verbs-webp/106665920.webp
احساس کردن
مادر بسیار محبت به فرزندش احساس می‌کند.
cms/verbs-webp/91293107.webp
دور زدن
آنها دور درخت می‌روند.
cms/verbs-webp/83548990.webp
برگشتن
بومرانگ برگشت.