لغت

مالایالمی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/101938684.webp
انجام دادن
او تعمیرات را انجام می‌دهد.
cms/verbs-webp/106203954.webp
استفاده کردن
ما در آتش از ماسک‌های گاز استفاده می‌کنیم.
cms/verbs-webp/87135656.webp
نگاه کردن
او به من نگاه کرد و لبخند زد.
cms/verbs-webp/121180353.webp
گم کردن
صبر کن، کیف پولت را گم کرده‌ای!
cms/verbs-webp/32796938.webp
فرستادن
او می‌خواهد الان نامه را بفرستد.
cms/verbs-webp/113316795.webp
وارد شدن
شما باید با رمز عبور خود وارد شوید.
cms/verbs-webp/115153768.webp
به خوبی دیدن
من با عینک جدیدم همه چیز را به خوبی می‌بینم.
cms/verbs-webp/47969540.webp
نابینا شدن
مردی با نشان‌ها نابینا شده است.
cms/verbs-webp/28581084.webp
آویخته شدن
یخ‌ها از سقف آویخته شده‌اند.
cms/verbs-webp/109766229.webp
احساس کردن
او اغلب احساس تنهایی می‌کند.
cms/verbs-webp/124274060.webp
گذاشتن
او برای من یک قاچ نان پیتزا گذاشت.
cms/verbs-webp/99769691.webp
گذشتن
قطار از کنار ما می‌گذرد.