لغت

ويتنامی – تمرین قید

cms/adverbs-webp/102260216.webp
فردا
هیچ‌کس نمی‌داند فردا چه خواهد شد.
cms/adverbs-webp/75164594.webp
اغلب
تورنادوها اغلب دیده نمی‌شوند.
cms/adverbs-webp/177290747.webp
غالباً
ما باید غالباً یکدیگر را ببینیم!
cms/adverbs-webp/128130222.webp
باهم
ما باهم در یک گروه کوچک می‌آموزیم.
cms/adverbs-webp/23025866.webp
تمام روز
مادر باید تمام روز کار کند.
cms/adverbs-webp/170728690.webp
تنها
من تنها شب را لذت می‌برم.
cms/adverbs-webp/7659833.webp
رایگان
انرژی خورشیدی رایگان است.
cms/adverbs-webp/78163589.webp
تقریباً
من تقریباً ضربه زدم!
cms/adverbs-webp/84417253.webp
پایین
آن‌ها به من پایین نگاه می‌کنند.
cms/adverbs-webp/132451103.webp
یک بار
یک بار، مردم در غار زندگی می‌کردند.
cms/adverbs-webp/142522540.webp
از طریق
او می‌خواهد با اسکوتر خیابان را عبور کند.
cms/adverbs-webp/167483031.webp
بالا
بالا، منظره‌ای عالی وجود دارد.