لغت

پنجابی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/90183030.webp
بلند کردن
او به او کمک کرد تا بلند شود.
cms/verbs-webp/115224969.webp
بخشیدن
من بدهی‌های او را می‌بخشم.
cms/verbs-webp/112290815.webp
حل کردن
او بی‌فایده سعی می‌کند مشکل را حل کند.
cms/verbs-webp/100466065.webp
حذف کردن
شما می‌توانید شکر را در چای حذف کنید.
cms/verbs-webp/116519780.webp
بیرون دویدن
او با کفش‌های جدید بیرون می‌دود.
cms/verbs-webp/104135921.webp
وارد شدن
او اتاق هتل را وارد می‌شود.
cms/verbs-webp/75492027.webp
برخاستن
هواپیما در حال برخاستن است.
cms/verbs-webp/69591919.webp
اجاره گرفتن
او یک ماشین اجاره گرفت.
cms/verbs-webp/2480421.webp
پرت کردن
گاو مرد را پرت کرده است.
cms/verbs-webp/43483158.webp
با قطار رفتن
من با قطار به آنجا می‌روم.
cms/verbs-webp/119235815.webp
دوست داشتن
او واقعاً اسبش را دوست دارد.
cms/verbs-webp/14606062.webp
واجد شرایط بودن
افراد مسن واجد شرایط برای دریافت بازنشستگی هستند.