لغت

بلاروسی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/87135656.webp
نگاه کردن
او به من نگاه کرد و لبخند زد.
cms/verbs-webp/113144542.webp
متوجه شدن
او کسی را در بیرون متوجه می‌شود.
cms/verbs-webp/129244598.webp
محدود کردن
در یک رژیم غذایی، باید میزان غذای خود را محدود کنید.
cms/verbs-webp/80357001.webp
زایمان کردن
او به یک کودک سالم زایید.
cms/verbs-webp/78063066.webp
نگه داشتن
من پولم را در میز کنار تخت نگه می‌دارم.
cms/verbs-webp/120686188.webp
مطالعه کردن
دخترها دوست دارند با هم مطالعه کنند.
cms/verbs-webp/34725682.webp
پیشنهاد دادن
زن به دوستش چیزی پیشنهاد می‌دهد.
cms/verbs-webp/41918279.webp
فرار کردن
پسرم می‌خواست از خانه فرار کند.
cms/verbs-webp/80116258.webp
ارزیابی کردن
او عملکرد شرکت را ارزیابی می‌کند.
cms/verbs-webp/61245658.webp
پریدن بیرون
ماهی از آب بیرون می‌پرد.
cms/verbs-webp/116233676.webp
آموزش دادن
او جغرافیا می‌آموزد.
cms/verbs-webp/120254624.webp
رهبری کردن
او از رهبری یک تیم لذت می‌برد.