لغت

هلندی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/120801514.webp
دلتنگ شدن
من خیلی به تو دلتنگ خواهم شد!
cms/verbs-webp/116067426.webp
فرار کردن
همه از آتش فرار کردند.
cms/verbs-webp/111892658.webp
تحویل دادن
او پیتزا به خانه‌ها تحویل می‌دهد.
cms/verbs-webp/116835795.webp
رسیدن
بسیاری از مردم در تعطیلات با ون رسیده‌اند.
cms/verbs-webp/68561700.webp
باز گذاشتن
هر کسی پنجره‌ها را باز می‌گذارد، دعوت به سارقان می‌کند!
cms/verbs-webp/111160283.webp
تصور کردن
او هر روز چیزی جدید تصور می‌کند.
cms/verbs-webp/119302514.webp
زنگ زدن
دختر دارد به دوستش زنگ می‌زند.
cms/verbs-webp/89635850.webp
شماره گرفتن
او تلفن را برداشت و شماره را وارد کرد.
cms/verbs-webp/40326232.webp
فهمیدن
من سرانجام وظیفه را فهمیدم!
cms/verbs-webp/119501073.webp
دراز کشیدن
قلعه در آنجا است - دقیقاً مقابل است!
cms/verbs-webp/104135921.webp
وارد شدن
او اتاق هتل را وارد می‌شود.
cms/verbs-webp/99951744.webp
مظنون شدن
او مظنون است که دوست دختر او است.