لغت

اندونزيايی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/71612101.webp
وارد شدن
مترو تازه به ایستگاه وارد شده است.
cms/verbs-webp/64278109.webp
خوردن
من سیب را خورده‌ام.
cms/verbs-webp/104849232.webp
زایمان کردن
او به زودی زایمان می‌کند.
cms/verbs-webp/123170033.webp
ورشکست شدن
تجارت احتمالاً به زودی ورشکست می‌شود.
cms/verbs-webp/123844560.webp
محافظت کردن
یک کلاه باید از تصادف‌ها محافظت کند.
cms/verbs-webp/107852800.webp
نگاه کردن
او از دوربین نگاه می‌کند.
cms/verbs-webp/87994643.webp
قدم زدن
گروه از روی پل قدم زد.
cms/verbs-webp/120762638.webp
گفتن
من چیز مهمی دارم که به تو بگویم.
cms/verbs-webp/101742573.webp
نقاشی کردن
او دست‌های خود را نقاشی کرده است.
cms/verbs-webp/102167684.webp
مقایسه کردن
آنها ارقام خود را با یکدیگر مقایسه می‌کنند.
cms/verbs-webp/125088246.webp
تقلید کردن
کودک یک هواپیما را تقلید می‌کند.
cms/verbs-webp/55128549.webp
پرتاب کردن
او توپ را به سبد پرت می‌کند.