لغت

هلندی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/86064675.webp
هل دادن
خودرو متوقف شد و باید هل داده شود.
cms/verbs-webp/87153988.webp
تبلیغ کردن
ما باید گزینه‌های جایگزین برای ترافیک خودرو تبلیغ کنیم.
cms/verbs-webp/19584241.webp
در اختیار داشتن
کودکان فقط پول جیبی را در اختیار دارند.
cms/verbs-webp/58993404.webp
به خانه رفتن
او بعد از کار به خانه می‌رود.
cms/verbs-webp/108118259.webp
فراموش کردن
او حالا نام او را فراموش کرده است.
cms/verbs-webp/110401854.webp
اقامت یافتن
ما در یک هتل ارزان اقامت یافتیم.
cms/verbs-webp/63935931.webp
چرخاندن
او گوشت را چرخاند.
cms/verbs-webp/119302514.webp
زنگ زدن
دختر دارد به دوستش زنگ می‌زند.
cms/verbs-webp/91930542.webp
توقف کردن
پلیس‌زن ماشین را متوقف می‌کند.
cms/verbs-webp/115113805.webp
گپ زدن
آنها با یکدیگر گپ می‌زنند.
cms/verbs-webp/119188213.webp
رای دادن
رای‌دهندگان امروز راجع به آینده‌شان رای می‌دهند.
cms/verbs-webp/82095350.webp
هل دادن
پرستار بیمار را در ویلچر هل می‌دهد.