لغت

بلاروسی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/106665920.webp
احساس کردن
مادر بسیار محبت به فرزندش احساس می‌کند.
cms/verbs-webp/87317037.webp
بازی کردن
کودک ترجیح می‌دهد تنها بازی کند.
cms/verbs-webp/80357001.webp
زایمان کردن
او به یک کودک سالم زایید.
cms/verbs-webp/79322446.webp
معرفی کردن
او دوست دختر جدیدش را به والدینش معرفی می‌کند.
cms/verbs-webp/128782889.webp
شگفت‌زده شدن
وقتی خبر را دریافت کرد شگفت‌زده شد.
cms/verbs-webp/106997420.webp
دست نزدن
طبیعت دست نزده ماند.
cms/verbs-webp/93221279.webp
سوزاندن
یک آتش در شومینه می‌سوزد.
cms/verbs-webp/108556805.webp
نگاه کردن
من می‌توانستم از پنجره به ساحل نگاه کنم.
cms/verbs-webp/99592722.webp
تشکیل دادن
ما با هم یک تیم خوب تشکیل می‌دهیم.
cms/verbs-webp/114052356.webp
سوختن
گوشت نباید روی منقل بسوزد.
cms/verbs-webp/93697965.webp
چرخیدن
اتومبیل‌ها در یک دایره می‌چرخند.
cms/verbs-webp/44848458.webp
توقف کردن
شما باید در چراغ قرمز توقف کنید.