لغت

دانمارکی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/28642538.webp
ایستاده گذاشتن
امروز بسیاری مجبورند ماشین‌های خود را ایستاده گذارند.
cms/verbs-webp/119913596.webp
دادن
پدر می‌خواهد به پسرش پول اضافی بدهد.
cms/verbs-webp/90032573.webp
دانستن
بچه‌ها خیلی کنجکاو هستند و الان زیاد می‌دانند.
cms/verbs-webp/63645950.webp
دویدن
او هر صبح روی ساحل می‌دود.
cms/verbs-webp/32312845.webp
محو کردن
گروه او را محو می‌کند.
cms/verbs-webp/92513941.webp
ساختن
آن‌ها می‌خواستند یک عکس خنده‌دار بسازند.
cms/verbs-webp/109096830.webp
آوردن
سگ توپ را از آب می‌آورد.
cms/verbs-webp/71883595.webp
نادیده گرفتن
کودک سخنان مادرش را نادیده می‌گیرد.
cms/verbs-webp/113671812.webp
به اشتراک گذاشتن
ما باید یاد بگیریم ثروتمان را به اشتراک بگذاریم.
cms/verbs-webp/101158501.webp
تشکر کردن
او با گل از او تشکر کرد.
cms/verbs-webp/68779174.webp
نمایندگی کردن
وکلاء موکلان خود را در دادگاه نمایندگی می‌کنند.
cms/verbs-webp/92145325.webp
نگاه کردن
او از یک سوراخ نگاه می‌کند.