لغت

استونيايی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/15353268.webp
فشار دادن
او لیمو را فشار می‌دهد.
cms/verbs-webp/63645950.webp
دویدن
او هر صبح روی ساحل می‌دود.
cms/verbs-webp/80357001.webp
زایمان کردن
او به یک کودک سالم زایید.
cms/verbs-webp/120200094.webp
مخلوط کردن
تو می‌توانی یک سالاد سالم با سبزیجات مخلوط کنی.
cms/verbs-webp/81885081.webp
سوزاندن
او یک کبریت را سوزانده است.
cms/verbs-webp/35071619.webp
گذشتن
آن دو از کنار یکدیگر می‌گذرند.
cms/verbs-webp/57410141.webp
متوجه شدن
پسر من همیشه همه چیز را متوجه می‌شود.
cms/verbs-webp/89635850.webp
شماره گرفتن
او تلفن را برداشت و شماره را وارد کرد.
cms/verbs-webp/106231391.webp
کُشتن
باکتری‌ها بعد از آزمایش کُشته شدند.
cms/verbs-webp/130814457.webp
اضافه کردن
او بعضی شیر به قهوه اضافه می‌کند.
cms/verbs-webp/116835795.webp
رسیدن
بسیاری از مردم در تعطیلات با ون رسیده‌اند.
cms/verbs-webp/118008920.webp
شروع کردن
مدرسه تازه برای بچه‌ها شروع شده است.