لغت

بلغاری – تمرین افعال

cms/verbs-webp/88806077.webp
برخاستن
متاسفانه هواپیمای او بدون او برخاسته است.
cms/verbs-webp/9754132.webp
امیدوار بودن
من به شانس در بازی امیدوارم.
cms/verbs-webp/101158501.webp
تشکر کردن
او با گل از او تشکر کرد.
cms/verbs-webp/93697965.webp
چرخیدن
اتومبیل‌ها در یک دایره می‌چرخند.
cms/verbs-webp/28642538.webp
ایستاده گذاشتن
امروز بسیاری مجبورند ماشین‌های خود را ایستاده گذارند.
cms/verbs-webp/115628089.webp
آماده کردن
او یک کیک آماده می‌کند.
cms/verbs-webp/101742573.webp
نقاشی کردن
او دست‌های خود را نقاشی کرده است.
cms/verbs-webp/59552358.webp
مدیریت کردن
در خانواده شما کی پول را مدیریت می‌کند؟
cms/verbs-webp/75825359.webp
اجازه دادن
پدر به او اجازه استفاده از کامپیوتر خود را نداد.
cms/verbs-webp/108520089.webp
دارا بودن
ماهی، پنیر و شیر زیادی پروتئین دارند.
cms/verbs-webp/74119884.webp
باز کردن
کودک هدیه‌اش را باز می‌کند.
cms/verbs-webp/65840237.webp
فرستادن
کالاها به من در یک بسته فرستاده می‌شوند.