لغت

افریکانس – تمرین افعال

cms/verbs-webp/115847180.webp
کمک کردن
همه به نصب چادر کمک می‌کنند.
cms/verbs-webp/122859086.webp
اشتباه کردن
من واقعاً در آنجا اشتباه کردم!
cms/verbs-webp/85631780.webp
برگشتن
او برای روبرو شدن با ما برگشت.
cms/verbs-webp/123648488.webp
سر زدن
پزشک‌ها هر روز به بیمار سر می‌زنند.
cms/verbs-webp/106997420.webp
دست نزدن
طبیعت دست نزده ماند.
cms/verbs-webp/118227129.webp
پرسیدن
او راه را پرسید.
cms/verbs-webp/119235815.webp
دوست داشتن
او واقعاً اسبش را دوست دارد.
cms/verbs-webp/99167707.webp
مست شدن
او مست شد.
cms/verbs-webp/111892658.webp
تحویل دادن
او پیتزا به خانه‌ها تحویل می‌دهد.
cms/verbs-webp/109071401.webp
در آغوش گرفتن
مادر پاهای کوچک نوزاد را در آغوش می‌گیرد.
cms/verbs-webp/106665920.webp
احساس کردن
مادر بسیار محبت به فرزندش احساس می‌کند.
cms/verbs-webp/122010524.webp
به عهده گرفتن
من سفرهای زیادی را به عهده گرفته‌ام.