لغت

زبان آدیغی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/106088706.webp
ایستادن
او دیگر نمی‌تواند به تنهایی بایستد.
cms/verbs-webp/124458146.webp
سپردن
صاحب‌ها سگ‌هایشان را برای پیاده‌روی به من می‌سپارند.
cms/verbs-webp/119406546.webp
گرفتن
او یک هدیه زیبا گرفت.
cms/verbs-webp/127720613.webp
دلتنگ شدن
او به دوست دخترش خیلی دلتنگ است.
cms/verbs-webp/119417660.webp
باور کردن
بسیاری از مردم به خدا باور دارند.
cms/verbs-webp/3270640.webp
تعقیب کردن
کابوی اسب‌ها را تعقیب می‌کند.
cms/verbs-webp/63457415.webp
ساده کردن
شما باید چیزهای پیچیده را برای کودکان ساده کنید.
cms/verbs-webp/17624512.webp
عادت کردن
کودکان باید به مسواک زدن عادت کنند.
cms/verbs-webp/99169546.webp
نگاه کردن
همه به تلفن‌های خود نگاه می‌کنند.
cms/verbs-webp/103719050.webp
توسعه دادن
آن‌ها یک استراتژی جدید را توسعه می‌دهند.
cms/verbs-webp/58292283.webp
خواستن
او خسارت می‌خواهد.
cms/verbs-webp/101938684.webp
انجام دادن
او تعمیرات را انجام می‌دهد.