لغت

ازبکی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/90893761.webp
حل کردن
کارآگاه پرونده را حل کرده است.
cms/verbs-webp/120762638.webp
گفتن
من چیز مهمی دارم که به تو بگویم.
cms/verbs-webp/11579442.webp
پرتاب کردن به
آنها توپ را به یکدیگر پرت می‌کنند.
cms/verbs-webp/64922888.webp
راهنمایی کردن
این دستگاه ما را راهنمایی می‌کند.
cms/verbs-webp/80552159.webp
کار کردن
موتورسیکلت خراب است؛ دیگر کار نمی‌کند.
cms/verbs-webp/2480421.webp
پرت کردن
گاو مرد را پرت کرده است.
cms/verbs-webp/101812249.webp
وارد شدن
او وارد دریا می‌شود.
cms/verbs-webp/85623875.webp
مطالعه کردن
زنان زیادی در دانشگاه من مطالعه می‌کنند.
cms/verbs-webp/119501073.webp
دراز کشیدن
قلعه در آنجا است - دقیقاً مقابل است!
cms/verbs-webp/107407348.webp
سفر کردن در
من در سراسر جهان زیاد سفر کرده‌ام.
cms/verbs-webp/111021565.webp
تنفر داشتن
او از عناکبوت تنفر دارد.
cms/verbs-webp/129945570.webp
پاسخ دادن
او با یک سوال پاسخ داد.