لغت

꽤

그녀는 꽤 날씬합니다.

kkwae

geunyeoneun kkwae nalssinhabnida.

کاملاً

او کاملاً لاغر است.

둘러싸고

문제를 둘러싸고 얘기해서는 안 됩니다.

dulleossago

munjeleul dulleossago yaegihaeseoneun an doebnida.

دور

نباید دور مشکل صحبت کرد.

벌써

그는 벌써 잠들었습니다.

beolsseo

geuneun beolsseo jamdeul-eossseubnida.

پیش از این

او پیش از این خوابیده است.

한 번

사람들은 한 번 동굴에서 살았습니다.

han beon

salamdeul-eun han beon dong-gul-eseo sal-assseubnida.

یک بار

یک بار، مردم در غار زندگی می‌کردند.