어휘

فهمیدن

من سرانجام وظیفه را فهمیدم!

fhmadn

mn sranjam wzafh ra fhmadm!

이해하다

나는 마침내 과제를 이해했다!

سفارش دادن

او برای خودش صبحانه سفارش داد.

sfarsh dadn

aw braa khwdsh sbhanh sfarsh dad.

주문하다

그녀는 자신에게 아침식사를 주문한다.

آماده کردن

آنها یک وعده غذایی لذیذ آماده می‌کنند.

amadh kerdn

anha ake w’edh ghdaaa ldad amadh ma‌kennd.

준비하다

그들은 맛있는 식사를 준비한다.

تعلق داشتن

همسر من متعلق به من است.

t’elq dashtn

hmsr mn mt’elq bh mn ast.

속하다

나의 아내는 나에게 속한다.

قبول کردن

اینجا کارت‌های اعتباری قبول می‌شوند.

qbwl kerdn

aanja keart‌haa a’etbara qbwl ma‌shwnd.

받아들이다

여기서는 신용카드를 받아들인다.

وارد شدن

وارد شو!

ward shdn

ward shw!

들어오다

들어와!

لغو شدن

قرارداد لغو شده است.

lghw shdn

qrardad lghw shdh ast.

취소하다

계약이 취소되었습니다.

خش خش کردن

برگ‌ها زیر پاهای من خش خش می‌کنند.

khsh khsh kerdn

brgu‌ha zar peahaa mn khsh khsh ma‌kennd.

바스라다

내 발 아래로 잎사귀가 바스라진다.

با هم زندگی کردن

این دو قرار است به زودی با هم زندگی کنند.

ba hm zndgua kerdn

aan dw qrar ast bh zwda ba hm zndgua kennd.

함께 살다

그 둘은 곧 함께 살 계획이다.

نابود کردن

گردباد بسیاری از خانه‌ها را نابود می‌کند.

nabwd kerdn

gurdbad bsaara az khanh‌ha ra nabwd ma‌kend.

파괴하다

토네이도는 많은 집들을 파괴합니다.

قدم زدن

خانواده در روزهای یکشنبه قدم می‌زند.

qdm zdn

khanwadh dr rwzhaa akeshnbh qdm ma‌znd.

산책하다

그 가족은 일요일에 산책을 간다.

اتفاق افتادن

چیز بدی اتفاق افتاده است.

atfaq aftadn

cheaz bda atfaq aftadh ast.

일어나다

무언가 나쁜 일이 일어났다.