لغت

ازبکی – تمرین قید

cms/adverbs-webp/124269786.webp
خانه
سرباز می‌خواهد به خانه خانواده‌اش برود.
cms/adverbs-webp/118228277.webp
بیرون
او دوست دارد از زندان بیرون بیاید.
cms/adverbs-webp/102260216.webp
فردا
هیچ‌کس نمی‌داند فردا چه خواهد شد.
cms/adverbs-webp/29115148.webp
اما
خانه کوچک است اما رمانتیک.
cms/adverbs-webp/66918252.webp
حداقل
حداقل آرایشگاه خیلی هزینه نکرد.
cms/adverbs-webp/177290747.webp
غالباً
ما باید غالباً یکدیگر را ببینیم!
cms/adverbs-webp/78163589.webp
تقریباً
من تقریباً ضربه زدم!
cms/adverbs-webp/142768107.webp
هرگز
کسی نباید هرگز تسلیم شود.
cms/adverbs-webp/164633476.webp
دوباره
آن‌ها دوباره ملاقات کردند.
cms/adverbs-webp/121564016.webp
طولانی
من مجبور بودم طولانی در اتاق انتظار بمانم.
cms/adverbs-webp/23025866.webp
تمام روز
مادر باید تمام روز کار کند.
cms/adverbs-webp/132451103.webp
یک بار
یک بار، مردم در غار زندگی می‌کردند.