لغت

تلوگو – تمرین قید

cms/adverbs-webp/32555293.webp
در نهایت
در نهایت، تقریباً هیچ چیزی باقی نمی‌ماند.
cms/adverbs-webp/96549817.webp
دور
او شکار را دور می‌برد.
cms/adverbs-webp/162590515.webp
به اندازه‌کافی
او می‌خواهد بخوابد و از صدا به اندازه‌کافی خسته شده است.
cms/adverbs-webp/142768107.webp
هرگز
کسی نباید هرگز تسلیم شود.
cms/adverbs-webp/93260151.webp
هرگز
هرگز با کفش به رختخواب نرو!
cms/adverbs-webp/176340276.webp
تقریباً
تقریباً نیمه‌شب است.
cms/adverbs-webp/99516065.webp
بالا
او دارد به سمت کوه بالا می‌رود.
cms/adverbs-webp/138453717.webp
حالا
حالا می‌توانیم شروع کنیم.
cms/adverbs-webp/132510111.webp
شب
ماه در شب می‌تابد.
cms/adverbs-webp/118228277.webp
بیرون
او دوست دارد از زندان بیرون بیاید.
cms/adverbs-webp/178619984.webp
کجا
کجا هستی؟
cms/adverbs-webp/99676318.webp
اول
اول عروس و داماد می‌رقصند، سپس مهمان‌ها رقص می‌کنند.