‫المفردات

برخاستن

متاسفانه هواپیمای او بدون او برخاسته است.

brkhastn

mtasfanh hwapeamaa aw bdwn aw brkhasth ast.

انطلق

للأسف، طائرتها انطلقت بدونها.

کاوش کردن

فضانوردان می‌خواهند فضای بیرونی را کاوش کنند.

keawsh kerdn

fdanwrdan ma‌khwahnd fdaa barwna ra keawsh kennd.

يريدون

الرائدون الفضائيون يريدون استكشاف الفضاء الخارجي.

آوردن

پیک یک بسته می‌آورد.

awrdn

peake ake bsth ma‌awrd.

يجلب

يجلب الرسول حزمة.

انتقاد کردن

رئیس از کارمند انتقاد می‌کند.

antqad kerdn

r’eas az kearmnd antqad ma‌kend.

ينتقد

المدير ينتقد الموظف.

فراموش کردن

او نمی‌خواهد گذشته را فراموش کند.

framwsh kerdn

aw nma‌khwahd gudshth ra framwsh kend.

تريد نسيان

هي لا تريد نسيان الماضي.

همراهی کردن

دوست دخترم دوست دارد همراه من به خرید بیاید.

hmraha kerdn

dwst dkhtrm dwst dard hmrah mn bh khrad baaad.

رافق

صديقتي تحب مرافقتي أثناء التسوق.

همراه شدن

الان همراه شو!

hmrah shdn

alan hmrah shw!

تعال

تعال الآن!

فعال کردن

دود، زنگار را فعال کرد.

f’eal kerdn

dwd, znguar ra f’eal kerd.

أطلق

أطلق الدخان الإنذار.

محافظت کردن

مادر از فرزند خود محافظت می‌کند.

mhafzt kerdn

madr az frznd khwd mhafzt ma‌kend.

تحمي

الأم تحمي طفلها.

خرج کردن

او همه پول خود را خرج کرد.

khrj kerdn

aw hmh pewl khwd ra khrj kerd.

قضى

قضت كل أموالها.

قدم زدن

گروه از روی پل قدم زد.

qdm zdn

gurwh az rwa pel qdm zd.

سار

سارت المجموعة عبر الجسر.

گذاشتن

او برای من یک قاچ نان پیتزا گذاشت.

gudashtn

aw braa mn ake qache nan peatza gudasht.

ترك

تركت لي قطعة من البيتزا.